آنچه در این مطلب خواهید خواند

الگوریتم rank brain

الگوریتم رنک برین
آنچه در این مطلب خواهید خواند

گوگل رنک برین ، سومین فاکتور برای رتبه بندی نتایج است ، جامع ترین و کامل ترین راهنمای قوانین rank brain گوگل را در این مقاله راش وب بخوانید. در این مقاله ی کامل، شما همه چیز را درباره الگوریتم Rank Brain گوگل خواهید خواند. با ما همراه باشید.

اگر شما هم در حال کار بر روی سئو سایت هستید، باید برای الگوریتم رنک برین آماده باشید. چرا؟ چون گوگل صراحتا اعلام کرده است رنک برین سومین فاکتور اصلی در رتبه بندی صفحات در نتایج جستجو است و هر روز بر اهمیت آن افزوده می شود.
در این مقاله ی کامل، شما همه چیز را درباره الگوریتم Rank Brain گوگل خواهید خواند. با ما همراه باشید.

بخش اول: رنک برین گوگل؛ توضیحات تصویری

رنک برین یک الگوریتم یا ربات یادگیری گوگل است که نتایج جستجو را می چیند. هم چنین به گوگل در درک و فهم عمیق تر عبارات جستجو کمک می کند.
خب، چه عاملی باعث می شود رنک برین منحصر به فرد باشد؟
قبل از رنک برین، 100 درصد الگوریتم های گوگل به صورت دستی نوشته می شدند. پس پروسه چیزی شبیه به تصویر زیر می شد:

نیروی انسانی گوگل هم چنان بروی الگوریتم ها کار می کنند، اما امروزه رنک برین کمک بزرگی به این فرآیندها می کند.

به طور خلاصه، رنک برین این اختیار را دارد که الگوریتم ها را تا حدودی تغییر دهد.
بسته به کلمات کلیدی جستجو شده، رنک برین رتبه بندی را بر اساس ارزش بک لینک ها، تازگی محتوا (content freshness) ، طول محتوا ، اعتبار دامنه (DA) و … تعیین می کند.
سپس، رفتار کاربران نسبت به نتایج جدید جستجو را بررسی می کند. اگر کاربران نتایج الگوریتم جدید را دوست داشتند، باقی می ماند، اگر خیر، رنک برین الگوریتم پیشین را برمی گرداند.
عجیب ترین قسمت این قضیه اینجاست:
گوگل از گروهی از مهندسین خود خواست تا بهترین صفحه را برای عبارت بخصوصی شناسایی کنند، هم چنین رنک برین نیز همین کار را انجام داد.
و رنک برین توانست نتایجی تا 10 درصد بهتر از مهندسین گوگل را فراهم آورد.
حالا که با کلیات رنک برین آشنا شدید، با هم نگاه عمیق تری به نحوه کارکرد آن داشته باشیم.

بخش دوم: رنک برین چطور کار می کند؟

رنک برین دو وظیفه اصلی دارد:
1. درک عبارات جستجو (کلمات کلیدی)
2. بررسی رفتار کاربر در قبال نتایج مختلف (رضایت کاربران)
بیایید هر کدام را به صورت کامل تری بررسی کنیم:

رنک برین چطور عبارات جستجو را درک می کند؟
تا همین چند سال پیش گوگل یک مشکل خیلی بزرگ داشت، 15 درصد از عبارات تا به حال در گوگل جستجو نشده بودند. 15 درصد به نظر خیلی عدد بزرگی نمی آید، اما وقتی صحبت از میلیاردها جستجو می شود، 450 میلیون عبارات روزانه گوگل را گیج می کردند.
پیش از رنک برین، گوگل تمام صفحات را بدنبال همان عبارت جستجو شده می گشت. اما از آنجایی که این کلمات کلیدی کاملا تازه بودند، گوگل هیچ سرنخی از مقصود کاربر جستجو کننده نداشت.
برای مثال فرض کنیم شما عبارت ” Grey console developed by sony” را جستجو می کردید، گوگل صفحات وب را بدنبال صفحه ای می گشت که شامل عبارات ” Grey “، ” console “، ” developed ” و ” sony” باشند.

اما امروزه به لطف رنک برین، گوگل کاملا متوجه مقصود کاربر از این جستجو می شود و نتیجه ای 100 درصد دقیق را فراهم می کند:

در گذشته، گوگل بدنبال تک تک کلمات عبارت جستجو شده در صفحات وب می گشت و امروزه به مفهوم عبارت توجه می کند، درست مثل یک انسان.
چگونه؟ با تطابق کلمات کلیدی کاملا تازه با کلمات کلیدی که از قبل برایش آشنا است.
برای مثال: رنک برین گوگل چند بار با عبارت “Grey console developed by Nintendo” مواجه شده و آموخته که منظور کاربران از این عبارت کنسول بازی شرکت نینتندو که البته خاکستری رنگ هم است، بود؛ پس وقتی کاربری عبارت “Grey console developed by Sony” را جستجو می کند، با توجه به تجربه قبلی اش کنسول بازی خاکستری رنگ اما این بار متعلق به شرکت سونی یعنی PlayStation را نمایش می دهد.

مدتی قبل گوگل مقاله کاملی درباره اینکه چطور از ربات های یادگیری برای درک بهتر مقصود کاربر استفاده می کند، منتشر کرد:

در این مقاله گوگل تکنولوژی ای به نام “Word2vec” که کلمات کلیدی را به مفاهیم تبدیل می کند، را تعریف کرد.

برای مثال، گوگل می گوید که این تکنولوژی درک می کند که دو کلمه پاریس و فرانسه مانند آلمان و برلین با یکدیگر ارتباط دارند (کشور و پایتخت) و با ارتباط بین مادرید و ایتالیا متفاوت است.

هرچند این مقاله به طور مشخص درباره رنک برین صحبت نمی کند، اما به احتمال زیاد رنک برین نیز از همین تکنولوژی استفاده می کند.

به طور خلاصه: رنک برین گوگل فراتر از پیدا کردن کلمات مشابه در صفحات وب عمل می کند، عبارات و کلمات کلیدی را به مفاهیم تبدیل می کند و سعی می کند صفحه ای را بیابد که به صورت مفهومی پاسخگوی کاربر باشد.

در بخش سوم، به شما توضیح خواهیم داد، رنک برین چطور فرآیند سئو را تحت تاثیر قرار می دهد، اما پیش از آن با هم به سراغ جالب ترین بخش ماجرا می رویم:

رنک برین چطور میزان رضایت‌مندی کاربران را اندازه گیری می کند؟

تا اینجا متوجه شدیم که رنک برین انعطاف زیادی در درک کلمات کلیدی و عبارات جستجو جدید از خود نشان می دهد، هم چنین به قدری اختیار دارد که برخی الگوریتم های رتبه بندی را کمی تغییر دهد. اما سوال اصلی اینجاست:
وقتی رنک برین نتایج جستجو را تغییر می دهد و دوباره می چیند، از کجا می فهمد که رتبه بندی جدید خوب و مفید است؟

به زبان دیگر، رنک برین ترتیبی از نتایج را که فکر می کند خوشایند شما خواهد بود به شما نمایش می دهد، اگر افراد زیادی از یک صفحه بخصوص در نتایج رضایت کافی داشته باشند، آن صفحه در رتبه بندی ها بالاتر خواهد آمد.
و اگر از صفحه خوششان نیامد، در رتبه بندی به نتایج پایین تر سقوط خواهد کرد و جایگاهش را به یک صفحه دیگر می دهد. دفعه بعدی که کاربری همان عبارت را جستجو می کند، تغییرات اعمال می شود.

رنک برین دقیقا چه عواملی را در نظر می گیرد؟

بصورت کاملا دقیقی نحوه رفتار کاربر در قبال نتایج را بررسی می کند، مخصوصا فاکتورهایی مانند:
نرخ کلیک CTR
– Dwell time
نرخ پرش Bounce rate
– Pogosticking
همگی این موارد فاکتورهای تجربه کاربری “UX” هستند.
بیایید مثال زیر را با هم بررسی کنیم:
فرض کنید در مسابقات فوتبال دانشگاه، شما دچار پارگی رباط صلیبی می شوید، در حالیکه در بیمارستان استراحت می کنید می خواهید اطلاعات بیشتری از مشکل پیش آمده بدست آورید، پس در گوگل سرچ می کنید: “پارگی رباط صلیبی”
مثل عموم مردم روی رتبه یک نتایج کلیک می کنید، متاسفانه متن روبروی شما پر از تکرار بی هدف کلمات کلیدی و عاری از اطلاعات مفید که بدنبالش هستید، است. شما دکمه Back را می زنید و به صفحه نتایج باز می گردید و این بار نتیجه دوم را کلیک می کنید.

این صفحه نیز اطلاعات کاملی ندارد و فقط توصیه های تکراری استراحت کنید و از کمپرس یخ استفاده کنید و … می باشد که توضیح واضحاتی بیش نیست. پس دوباره دکمه Back را می زنید و این بار نتیجه سوم را کلیک می کنید.

عالیه! این دقیقا صفحه ای است که منتظرش بودید.
پس به جای زدن دکمه Back ، شما 5 دقیقه زمان صرف مطالعه کل اطلاعات موجود در این صفحه می کنید. و از آنجایی که هر آنچه لازم بوده خوانده اید، دیگر به صفحه نتایج برنمی گردید.
این Back زدن ها و انتخاب نتیجه جدید Pogo-sticking نام دارند، چیزی که رنک برین اهمیت زیادی برای آن قائل می شود.
اگر گوگل متوجه شود که کاربران به محض ورود به یک صفحه Back می زنند و نتیجه دیگری را انتخاب می کنند، اینطور برداشت می کند که این صفحه اصلا خوب نیست!
و اگر متوجه شود که کاربران با ورود به صفحه ای خاص دیگر Pogo-sticking نمی کنند، این صفحه شانس صعود به بالای نتایج را خواهد داشت.

نکات بسیار بیشتری از بهینه سازی UX در بخش 4 و 5 را با شما در میان خواهیم گذاشت، اما فعلا زمان آن فرا رسیده تا با نحوه تحقیق بر روی کلمات کلیدی در دنیای رنک برین آشنا شوید.

بخش سوم: تحقیق کلمات کلیدی در دنیای رنک برین

همانطور که دیدید، امروزه گوگل مقصود و نیت اصلی پشت هر عبارت جستجو را در نظر می گیرد.
پس آیا رویه سنتی جستجوی کلمات کلیدی منسوخ شده است؟
خیر!
اما ممکن است لازم باشد پروسه استفاده از کلمات کلیدی را کمی رنک برین پسند کنید… چطور؟! با ما همراه باشید.

دوره عبارات کلیدی بلند به پایان رسیده است…
کلمات کلیدی بلند منسوخ شده اند… در گذشته این کار معقول و منطقی به نظر می رسید که برای هر عبارت جستجو صفحه مخصوص خودش را بسازید. برای مثال شما یک صفحه برای عبارت ” best keyword research tool” می ساختید و یکی دیگر برای ” best tool for keyword research”.
و گوگل در آن زمان نتایج مختلفی نیز برای هر دو عبارت با وجود یکسان بودن مفهوم آنها نمایش می داد:

امروزه اما داستان متفاوت است، رنک برین متوجه مفهوم یکسان دو عبارت می شود و نتایج جستجو تغییر چندانی نخواهد داشت:

بطور خلاصه استراتژی تولید صفحات برای کلمات کلیدی بلند دیگر جواب نمی دهد…
خب پس چکار کنیم؟ با راش‌وب همراه باشید…

استفاده از عبارات کلیدی متوسط

به جای عبارات بلند، پیشنهاد ما بهینه سازی صفحات برای عبارات کوچکتر در حد متوسط است.
عبارات متوسط، حجم جستجوی خوبی دارند و بسیار رقابتی نیز نیستند. برای مثال عبارت “رژیم مدیترانه ای” را در نظر بگیرید:

کلمه کلیدی                 حجم جستجو در روز
رژیم                                    360.000
رژیم مدیترانه ای                       74.000
لیست غذای رژیم مدیترانه ای            9.000
برنامه رژیم مدیترانه ای                    6.800
آیا در رژیم مدیترانه برنج وجود دارد؟          250

در این لیست ، عبارات “لیست غذای رژیم مدیترانه ای” و “برنامه رژیم مدیترانه ای” متوسط محسوب می شوند و حجم سرچ خوبی هم دارند، وقتی صفحه ای فوق العاده حول این عبارات بسازید، رنک برین به طور خودکار جایگاه شما را برای عبارات کوتاه تر مانند “رژیم مدیترانه ای” و هزاران کلمه کلیدی مرتبط با آن در نتایج بهبود می بخشد.
به طور خلاصه، توصیه ما این است که صفحات خود را بر اساس عبارات نه خیلی کوتاه (رقابت بالا) و نه خیلی بلند (حجم پایین جستجو) بهینه کنید. بعد از آن فقط صبر کنید تا ببینید برای چند عبارت کلیدی رتبه گرفته اید. حتما شگفت زده خواهید شد.

بخش چهارم: بهینه سازی تیترها و تگ ها برای بالا بردن نرخ کلیک “CTR”

همان طور که در بخش اول دیدید، نرخ کلیک فاکتور مهمی برای رتبه بندی توسط رنک برین است. سوال اینجاست که چطور نرخ کلیک سایت را بالا ببریم؟

تیترهای جذاب و هیجانی بنویسید.
شک نکنید، تیترهای هیجانی که با احساس مخاطب سروکار دارند، نرخ کلیک بیشتری دریافت خواهند کرد.
این موضوع را کپی کنندگان محتوا سالهاست که می دانند و با استفاده از تیترهای جذاب و محتوای کپی شده نرخ کلیک بالایی دریافت می کردند، در حقیقت تحقیقات نشان داده که ارتباط زیادی بین تیترهای بسیار جذاب و دفعات اشتراک گذاری توسط مخاطبان وجود دارد.
از پرانتز در تیترها استفاده کنید.
در تحقیقی که توسط تیم HubSpot و Outbrain صورت گرفت، 3.3 میلیون تیتر مورد بررسی قرار گرفت و متوجه شدند استفاده از پرانتز تا 33 درصد موفقیت در جذب کلیک داشته است.
چند نمونه از پرانتزها که می توانید استفاده کنید: (2018) ، (تازه ترین اطلاعات) ، (تحقیقات اثبات شده) ، (آخرین بروزرسانی) و …

از اعداد استفاده کنید.
تمام منابع صراحتا هم عقیده هستند که : اعداد نرخ کلیک را بالا می برند.
مانند: 17 راه افزایش ورودی وبسایت تا 2 برابر در 1 ماه

از کلمات انگیزشی استفاده کنید.
کلمات انگیزشی در کنار هیجانی بودن تیتر، نقش بسزایی در افزایش نرخ کلیک خواهند داشت.
برخی کلمات که انگیزه مطالعه را در مخاطب افزایش می دهند:
موثر ، همه چیز ، جامع ترین ، بهترین ، ساده ترین ، کامل ترین، سریع ، اثبات شده و …

فراموش نکنید که متا دسکریپشن بهینه بنویسید.
توضیحات متا یا Meta Description ، بطور مستقیم بر سئوی سایت تاثیرگذار نیستند اما به طور نامحسوس تمام فاکتورهای سئو را تحت تاثیر قرار میدهند. توضیحات متای مناسب می تواند نرخ کلیک شما را بسیار بالا ببرد:
– توضیحات متا را همانند تیتر با چاشنی هیجان بنویسید.
– توضیح دهید که چرا باید روی لینک شما کلیک کنند.
– کلمه کلیدی اصلی را یک بار در متا استفاده کنید.
– بصورت یک جمله معنادار بنویسید و از تکرار بی هدف کلمات کلیدی خودداری کنید.

بخش پنجم: چطور نرخ پرش Bounce rate را کاهش دهیم و Dwell time را بالا ببریم؟

حالا با تغییراتی که اعمال کردیم امیدواریم که نرخ کلیک را بالا ببریم و ورودی را به وبسایت خودمان هدایت کنیم، باید به گوگل ثابت کنیم که محتوای ما ارزش مطالعه دارد و رضایت کاربران را جلب می کند.
بهترین راه چیست؟ بهبود Dwell time.
DT میزان زمانی است که کاربر پس از کلیک بر روی نتیجه شما در وبسایت باقی می ماند.
پرواضح است، هر چه کاربر زمان بیشتری به مطالعه محتوای شما اختصاص بدهد، بهتر است و برای گوگل به این معنی است که “هی گوگل، مردم عاشق این محتوا هستند، باید بیشتر دیده شود!” پس بسیار منطقی هم است که رنک برین به این سیگنال اهمیت ویژه ای بدهد و رتبه بندی ها را با آن تغییر دهد.
یکی از مهندسین گوگل اخیرا صحبت هایی داشت که در آن به اهمیت 100 درصدی سیگنال های off-page seo مانند بک لینک اشاره می کرد. شما می توانید برای ایجاد بک لینک مناسب در قالب تبلیغات متنی یا رپورتاژ آگهی به صفحات زیر سر بزنید:
خرید بک لینک
خرید رپورتاژ آگهی

کاهش نرخ پرش و افزایش Dwell time

چند راهکار که قطعا به شما در رسیدن به هدفتان کمک خواهند کرد:
1. محتوای خود را در بالای وبسایت قرار دهید.
وقتی کاربر بروی لینک شما در نتایج کلیک می کند، پاسخ خود را در کمترین زمان ممکن می خواهد و اصلا دلشان نمی خواهد تا رسیدن به محتوا تبلیغات شما را scroll کنند. محتوای خود را از بالای صفحه و درست مقابل چشم کاربران آغاز کنید.

  1. مقدمه ای کوتاه و مفید بنویسید.
    شاید عجیب بنظر بیاید اما نوشتن مقدمه ای مناسب، حتی بیشتر از تیترها اهمیت دارد. به این دلیل که 90 درصد از کاربران در همان چند خط ابتدایی کل محتوا را قضاوت می کنند و تصمیم می گیرند که بخوانند یا بروند. وقتی شخصی عبارتی را در گوگل جستجو می کند، خودش اطلاعات اولیه ای راجع به موضوع دارد و بهتر است که در چند خط کوتاه توضیح دهیم مطالعه این مقاله چه اطلاعاتی در اختیارش می گذارد.
  2. محتوای بلند، جامع و شامل تولید کنید.
    ما این موضوع را بارها آزمایش و بررسی کردیم و با اطمینان به شما می گوییم:
    محتوای طولانی تر یعنی Dwell time بیشتر
    واضح است که مطالعه یک مطلب آموزشی 2000 کلمه زمان بیشتری نسبت به 400 کلمه می طلبد، اما این تمام ماجرا نیست. دلیل دیگری که محتوای طولانی تر DT را بهبود می بخشد این است که به احتمال زیاد پاسخ تمام سوالات کاربر را شامل می شود.
  3. نوشته خود را به قطعات کوچکتر تبدیل کنید.
    مطالعه 2000 کلمه محتوا می تواند خسته کننده و سخت باشد. این کار وقتی سخت تر می شود که تمام محتوا پشت سرهم آمده باشد و اصطلاحا چشم را خسته کند.
    خوشبختانه این مساله خیلی راحت حل می شود: با استفاده از زیرتیترها.

امیدواریم در این مقاله هرچه راجع به رنک برین می خواستید بدانید را یافته باشید و از آن لذت ببرید. در انتهای مطلب ما را از نظرات ارزشمند خود آگاه سازید و تجربیاتتان را با دیگران به اشتراک بگذارید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *