چگونه میتوانید به صفحات منتشر شده موجود کمک کنید تا جذابیت بهتری پیدا کنند و در رتبهبندی گوگل ارتقا پیدا کنند؟
سوال
من چند کلمه کلیدی در صفحه چهارم یا پنجم گوگل دارم.
این کلمات حدود یک سال است که در این موقعیت رتبهبندی شده است. الان برای بهبود رتبه چه باید بکنم؟
آدام ریمر از Adam Riemer Marketing در پاسخ این سوال میگوید:
ارزیابی صفحات داخلی که ممکن است با رقبای شما برای بهینهسازی رقابت کنند، اولین قدم مهم است.
بهبود سرعت صفحه و Core Web Vitals ممکن است فرصتهای جدیدی برای بهبود رتبهبندی به شما بدهد.
آدام یک فرآیند گام به گام برای یافتن فرصتهایی برای بهبود محتوای موجود با سئو محلی، بهبود تجربه کاربر در صفحه، دریافت لینک از منابع رسانهای مرتبط و موارد دیگر به اشتراک میگذارد.
سوال
وبسایت Faith دارای چند کلمه کلیدی است که در صفحه چهارم یا پنجم گوگل رتبهبندی شده است. آنها حدود یک سال در آنجا ثابت بودهاند و او میخواهد بداند: اکنون چه کاری میتواند برای بهبود آن رتبهبندی انجام دهد؟
آدام ریمر: درسته، این سوال خوبیه و اغلب مطرح میشود. من با بسیاری از مشتریان درباره این موضوع سر و کار دارم؛ و میتوانم آن مشکل را برای بسیاری از مشتریان حل کنم.
بهبود رتبهبندی برای محتوای موجود، گام به گام
آدام ریمر: اساساً اولین کاری که انجام میدهم این است که ابزاری را برمیدارم، ابزارهای بررسی اتوریتی یا SEMrush (سایتی که آنالیز سئو میکند). فکر میکنم Ahrefs هم این کار را میکند.
و من به دنبال این هستم که ببینم: آیا ما صفحات رقابتی در آن موقعیتها داریم؟
و پس از آن آیا یک حفره وجود دارد، شاید؟ و از آنجا است که من میگویم، خیلی خوب،… آیا هر دوی این صفحات باید وجود داشته باشند؟
اگر صفحات باهم در رقابت نباشند و فقط یک صفحه در نتایج باشد، شروع به بررسی تجربه صفحه(UX) میکنم و میگویم، خوب، چرا این بهترین تجربه برای کاربر یا برای کاوش جستجو نیست؟
و سپس شروع به بررسی میکنیم؛
- آیا ما مفهوم را در صفحه خود به درستی توضیح میدهیم؟
- آیا مقاله تا جایی که میتواند خوب هست؟
- فرمتش درست است؟ آیا میتواند از حجمدهی استفاده کنیم؟
یکی از کارهایی که اخیراً مجبور شدهام انجام دهم این بود که اخیراً یک مطالعه موردی در وبسایت خودم منتشر کردم که باید بیشتر مطلب را حذف کنم. زیرا رقبا محتوایی نوشتهاند که فقط با تعداد کلمات کمتر و به اشتراکگذاری اطلاعات واقعی، در حداقل تعداد کلمات مطلب را توضیح دادهاند.
ما توانستهایم با این فرایند مشتریان خود را از جایگاهی که هستند به رتبههای برتر برسانیم.
گزینه دیگری که میتوانید انجام دهید، اگر همه چیز عالی است و مطلب شما هم عالی است، میتوانید شروع به بررسی سرعت صفحه و Core Web Vitals کنید.
قرار نیست سرعت را به حداکثر برسانید (چون خیلی دور از انتظار است) اما وقتی این کار را انجام دهد، به شما کمک میکند تا ترافیک بیشتری را تبدیل کرده و نرخ پرش خود را کاهش دهید.
یکی دیگر از کارهایی که میتوانید انجام دهید این است که چند لینک داخلی از محتوای با زمینه مرتبط ایجاد کنید.
شما نمیخواهید به خاطر اینکه فقط به آن صفحه لینک دهید، از کلمات کلیدی برای این کار استفاده کنید.
استراتژی محتوای خود را بسازید. به دنبال مقالات قبلی باشید.
برای مثال، اگر در وردپرس هستید، میتوانید وارد شوید، روی پستها کلیک کنید و سپس روی صفحات کلیک کنید.
با کلیک روی هر متن درون ویرایشگر وردپرس میتوانید با انتخاب لینک برای آن و نوشتن همان عبارت در باکس ظاهر شده، از صفحات پیشنهادی برای لینکسازی داخلی استفاده کنید.
همچنین میتوانید از جستجوی “site:example.com + عبارت کلیدی” استفاده کنید، تا عبارات هدف در صفحات موردنظر شما یافت شوند.
و اکنون فهرستی از صفحاتی دارید که میتوانید از آنها لینکهای داخلی بسازید.
همچنین میتوانید فعالیتهای روابط عمومی را امتحان کنید. با ارسال مطلب به ایمیل مدیران سایتهای دیگر، اگر محتوای شما یا اگر صفحه شما واقعاً به اندازه کافی خوب است، احتمالاً میتوانید بک لینکها را از رسانههای اصلی، احتمالاً وبلاگنویسان، جذب کنید.
نکاتی برای مشاغل محلی
آدام ریمر: اگر کسبوکارتان محلی است؛ به وبسایتهای محلی و شرکتهای مکمل بروید و سعی کنید این کار را انجام دهید. این کار نتیجه فوری نخواهد داد، اما در دراز مدت شروع به دیدن بهبود رتبههای خود خواهید کرد.
اگر صفحه محصول است و شما سازنده نیستید، منطقی نیست که به شما یک عبارت کلیدی یا یک بک لینک بدهیم.
بنابراین کاری که میخواهید انجام دهید این است که میخواهید محتوایی ایجاد کنید که ارزش لینکدهی به آن را داشته باشد و از این طریق بک لینک دریافت کنید و اعتبار را به صفحه منتقل کنید.
همه اینها راههای مختلفی هستند که میتوانید از موقعیت صفحه چهار و پنج به صفحه اول گوگل بروید و احتمالاً از آن سبقت بگیرید.
اسکیما را فراموش نکنید
آخرین چیزی که باید به آن نگاه کرد و احتمالاً باید زودتر از همه موارد انجام شود، اسکیما است.
بسیاری از مردم فراموش میکنند که schema.org کتابخانههای خود را به طور منظم به روز میکند. بنابراین باید بطور مداوم آنرا بررسی کنید و ببینید آیا من اینجا همه چیز دارم؟ ویدیو اضافه کردم؟
- و آیا در متن، محتوای ویدیویی داخل اسکیما قرار گرفته؟
- آیا من اسکیما سؤالات متداول در اینجا دارم؟
- یا چیزی اضافه کردم و آیا طرح سؤالات متداول وجود دارد؟
اگر مطلب شما بصورت وبلاگ ویدیویی است حتما قسمتی برای قرار دادن اسکیمای ویدیو در آن در نظر بگیرید.
و همیشه… شما میتوانید صفحه خود را از صفحه چهارم و پنجم گوگل بردارید و در حالیکه به برخی از نتایج غنی برجسته دست پیدا کردهاید، آن را به صفحه یک ببرید.
ارزیابی تجربه صفحه یک بازدیدکننده
سوال
میراندا میلر: این اطلاعات عالی است. من به دنبال این موضوع یکی دو تا سوال از شما دارم.
من میپرسیدم وقتی تجربه صفحه را ارزیابی میکنید، تجربه خاصی که هر کاربر در آن وبسایت و در آن صفحه دارد، آیا از ابزارهایی برای کمک در این زمینه استفاده میکنید؟
یا این یک فرآیند تا حد زیادی دستی است و شما به دنبال چه چیزی هستید؟
آدام ریمر: این به طور خاص به آنچه در صفحه بررسی میکنم بستگی دارد.
اگر متوجه شوم که سرعت سایت خیلی پایین است، از webpagetest.org استفاده خواهم کرد. این اولین ابزار مورد استفاده من است زیرا کالبد شکافی نتایج بدست آمده از آن بسیار آسان است و اکنون Core Web Vitals را اضافه کردهاند، این شبیه به چیزی است که در سرچ کنسول خواهید دید.
بنابراین، میتوانم بگویم، بسیار خوب، این اول اجرا میشود. این در حال اجرا است، یا قبل از اینکه ما واقعاً صفحه را اجرا کنیم، ابتدا وارد میشود و میتوانیم آن را به انتهای صفحه منتقل کنیم. لازم نیست آنجا باشد.
ما میتوانیم تمام فونتها و هر چیز دیگری که صفحه را کند میکند، شناسایی کنیم.
ما همچنین میتوانیم به دنبال اسکریپتها و کدهایی بگردیم که دیگر استفاده نمیشوند، زیرا همه آنها دقیقاً در مقابل شما هستند.
خیلی وقتها تیمهای برندسازی وارد میشوند و میگویند: «نه، این پیامهایی است که ما باید از آن استفاده کنیم و این چیزی است که ما برای محصولمان یا خدماتمان یا محتوایمان میخواهیم.»
در حالی که در واقعیت، این چیزی است که آنها میخواهند! یعنی چیزی نیست که کاربر نهایی یا موتورهای جستجو بدنبال آن هستند.
اما اگر قرار نیست کلمات مناسب و پیام مناسب را به کاربران خود ارائه دهید، نظر کاربران را جلب نخواهید کرد.
بنابراین کاری که من انجام میدهم این است که همان تیم برندسازی را وادار میکنم تا در حین تماس ویدیویی با من و در محیط خیابان، برای مردم عادی و دانش آموزان تگ H1 یک صفحه را بخوانند و ازشان بخواهند چه توضیحی برای آن دارند؟
ما چه پیشنهادی داریم؟ چه کنیم؟
از هر ده بار، نه بارش را مردم نمیتوانند پاسخ دهند، و هیچ ایدهای ندارند؛ و واقعاً آن را به صفحه اصلی سایت هدایت میکند.
من برای 500 مدیر عامل، این شانس را به وجود آوردم که درواقع بیرون گود بایستند و ببینند که تیم برندسازیشان ما را وادار کرد چه چیزی را در وبسایت قرار دهیم، که خوب پیش نرفت.
اما این، موضوع را به سمت درستش هدایت کرد: اینکه هیچکس نمیداند ما چه کاری انجام میدهیم یا میفروشیم یا محتوای مقاله قرار است چه باشد.
و این یک نقطه عالی برای شروع است. خوب، بیایید با حفظ نشان تجاری، پیام صفحه را هم حفظ کنیم. بنابراین تعادل خوبی بوجود میآوریم. بنابراین محتوای قرار گرفته در یک صفحه بستگی به هدف آن صفحه و انتظار ما از تجربه کاربر در آن صفحه است.
بیشتر بخوانید :
نکات مفید برای داشتن یک استراتژی لینکسازی تاثیرگزار
نکاتی برای جلب توجه افراد حرفهای رسانههای خبری
سوال
میراندا میلر: این عالی است؛ و چیز دیگری که در مورد آن کنجکاو هستم این است که وقتی در مورد لینکسازی در مقابل رسانههای خبری صحبت میکنیم، داریم درباره افرادی که ممکن است به شما لینک مرتبطی بدهند صحبت میکنیم.
چه نکاتی برای متمایز شدن در صندوق ورودی شلوغ آنها دارید؟
آدام ریمر:
از سندرم «MeWe» دوری کنید و از آنها تعریف نکنید.
من درواقع دیروز این کار را با یک مشتری انجام دادم. گفتم: «ایمیل شما بهترین نبود.»
آنها میگفتند: «چرا؟ همه چیز را پوشش دادهایم.»
مشکل همین است. بیایید این موضوع را بررسی و مرور کنیم.
هر بار که جملهای با «من»، «ما»، «مال ما» یا «برای من» شروع میشود، یک انگشتم را بالا میبرم؛ و اگر آن کلمات دوباره در جمله ظاهر شد، برای هر یک دو انگشت بالا میبرم.
بنابراین در سه جمله اول، ما 10 انگشت را به سمت بالا گرفته بودیم.
این در مورد خبرنگارها چگونه است؟ آنها هم اینطور هستند: «چون آنها در مورد همین موضوع مینویسند.»
بنابراین کاری که من انجام میدهم این است که دنبال مقاله قدیمیتری میگردم که احتمالاً به آن افتخار میکنند و مقاله اخیری که هر دو مرتبط با موضوع هستند.
و بعد میگویم:
«سلام، از مقاله شما در مورد این، این و این سپاسگزارم. نکتهای که در نیمه راه اشاره کردید، به عنوان مثال، وردپرس را در مقابل Wix در مقابل GoDaddy ذکر کردید، و روشی که ویژگیهای کاملاً جدیدی را که راه اندازی شد، نام بردید، من نمیدانستم که میتوانید این کار را با سیستمهای CRM X، Y و Z انجام دهید یا سیستمهای CMS.»
بنابراین میخواهید بگویید: «من همچنین متوجه شدم که شما مقاله را بهروزرسانی کردهاید و وردپرس را در برابر Squarespace گذاشتید. آیا به قرار دادن یک نمودار مقایسه فکر کردهاید؟ و شاید اضافه کردن X، Y، Z به محتوا؟ و شاید X، Y، Z مشتری جدید باشد؟
و اکنون کاری که انجام میدهید این است که نشان میدهید واقعاً آن را خواندهاید، و دلیلی برای گنجاندن آن ارائه میدهید، و میگویید، این تنها مورد است.
یا میتوانید بگویید: «شرکت X، Y، Z دقیقاً مانند این شرکت، این ویژگی را دارد؛ و دقیقاً مانند آن، اما در آنجا در دسترس نیست؛ و آنها درواقع این کار را انجام میدهند. من با آنها کار میکنم. اگر مایلید آن را بررسی کنید، خوشحال میشوم که یک حساب کاربری رایگان به شما بدهم.»
مجلات Cosmopolitan و Refinery 29 و Rolling Stone و همه این نشریات دیگر را میبینیم. اول شما به یک برنامه تاثیرگزار نیاز دارید زیرا همه آنها اکنون سایتهای تاثیرگزاری هستند.
و همچنین شما باید پاسخگوی خبرنگار همان مجله باشید. خوب، این درواقع درست نیست، زیرا روزنامهنگاران در آن نشریات به طور ویژه تحریریه را در کنترل دارند، و همه چیز در آن لیستها نباید به یک لینک وابسته باشد. به این معنی که شما بک لینک خود را دریافت نمیکنید، زیرا از طریق تغییر مسیر 307 به شما لینک انجام میشود.
میراندا میلر: این توصیه بسیار خوبی است. به عنوان ویراستار، میتوانم به شما بگویم، اگر صرفا از نام ما بدون علاقه به آن در یک محتوا استفاده کرده باشید ما میتوانیم بوی آن را از دور حس کنیم؛ حتی اگر هیچ تکلیفی در مورد موضوع انتشار و اینکه چرا ما به آن لینک میدهیم، نگذاشته باشید.
و بله اگر فقط در مورد خود صحبت میکنید، اسمش را چه گذاشتید؟ بله سندرم «MeWe». شما فقط آن مردی هستید که در مهمانی در گوشهای قرار نشسته و هیچکس نمیخواهد با شما صحبت کند، هیچکس نمیخواهد به شما لینک دهد.
خوب، متشکرم، آدام. من واقعا قدردان وقتی که گذاشتی هستم.
آدام ریمر: آیا میتوانم یک قسمت را خیلی سریع تمام کنم؟ متاسفم. پس آره.
بنابراین وقتی آن لیست را مرور میکنید، کافی نیست. میتوانید روی نام نویسنده کلیک کنید و تمام مقالاتی را که آنها نوشتهاند مشاهده خواهید کرد.
بنابراین، کاری که میخواهید انجام دهید، چون ما قرار است تیشرتمان را بفروشیم، این است که میخواهیم بگوییم: «خوب، مقاله شما را دیدم، من نمیدانستم که Lululemon تیشرت تولید میکند.»
و سپس بگویید: «درباره مورد اخیرتان، سومی که در آن تیشرت سبزرنگ را با شوخی XYZ نشان دادید، خیرهکننده است. بابت لینک نوردستروم از شما متشکرم. شرکت ما این نوع تیشرت را ارائه میدهد که کمیاب شده است. این تیشرتها از یک ماده سازگار با محیط زیست ساخته شده است، که من متوجه شدم ممکن است یک موضوع مهمی برای شما باشد زیرا شما در مورد کش موی سازگار با محیط زیست و تلفنهای سازگار با محیط زیست نوشتید.
اینگونه است که در مقابل آنها قرار میگیرید: نشان میدهید که واقعاً توجه کردهاید.
شما به خاطر توصیههایشان از آنها تشکر میکنید و به آنچه برایشان اهمیت دارد توجه میکنید و ذکر «من، ما و برای ما» را حذف میکنید و در مورد آنها با خودشان صحبت میکنید و کارشان را تحسین میکنید. اینگونه انجامش میدهید.
از هر پنج ایمیلی که ارسال میکنیم، تقریباً سه پاسخ دریافت میکنیم و معمولاً حداقل یکی از آنها به بله ختم میشود، زیرا وقت میگذاریم. ما به اندازه کافی ارتباط نداریم، اما همانهایی که ایجاد کردهایم ارتباط موثر است.
همچنین بخوانید:
منبع: